آیت الله حسینی قزوینی در درس خارج فقه خود ، ضمن احترام به شخصیت و جایگاه رئیس جمهور، زیر سوال بردن عصمت رسول اکرم و ائمه اطهار صلوات الله علیهم، توسط ایشان را مغایر با اصول و بدیهیات مذهب تشیع بلکه اسلام دانستند.

روحانی مورخ 18 /10/ 96 در دیدار وزیر و معاونان وزارت اقتصادی و دارائی گفت:

همه باید انتقاد بشوند استثنا ندارد تمام مسئولین در کشور قابل نقدند ما در کشور معصوم نداریم اگر امام دوازدهم ظهور کرد آنوقت هم می شود نقد کرد. پیغمبر هم اجازه نقد می داد،  بالاتر از پیغمبر که نداریم وقتی پیغمبر یک صحبتی می کرد طرف بلند می شد روبروی پیغمبر و می گفت: أ من الله ام منک؟ این حرفی که می زنی سخن خودت است یا خدا به تو وحی کرده اگر می گفت «من الله» خدا وحی کرده می گفت خوب امر خدا است که ما حرفی نداریم اگر می گفت «مِنِّی» از طرف من است، انتقاد می کردند و می گفت من قبول ندارم نقد می کرد.

یار امام

مدت زمان: 51 ثانیه

آیت الله حسینی قزوینی در درس خارج فقه  خود مورخ 24 /10/ 96 ، ضمن احترام به شخصیت و جایگاه رئیس جمهور، زیر سوال بردن عصمت رسول اکرم و ائمه اطهار صلوات الله علیهم، توسط ایشان سخنان  ایشان را مغایر با اصول و بدیهیات مذهب تشیع بلکه اسلام دانستند.

 مخالفت با قرآن

استاد دروس خارج فقه مقارن، در درس خارج فقه خود، گفتند: سخنان شخصیت بزرگواری که ملبس به لباس روحانیت و دارای مقام شخصیت دوم جمهوری اسلامی، در ابعاد گسترده بازتاب خواهد داشت و چه بسا موجب برداشتهای نادرست معاندان و مخالفان و فتنه گران باشد.

رئیس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)  افزودند: هر گونه نقد و انتقاد به رسول اکرم (ص) مخالف صریح قرآن است که می فرماید:

وَمَا کَانَ لِمُؤْمِن وَلاَ مُؤْمِنَة إِذَا قَضَی اللهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمْ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ یَعْصِ اللهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلا مُبِیناً

هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند، اختیارى داشته باشد و هر کس نافرمانى خدا و رسولش را کند، به گمراهى آشکارى گرفتار شده است!  (احزاب 36)

آیت الله قزوینی گفتند: با اشاره به آیات متعدد و احادیث فراوان و متواتر در اثبات مسئله عصمت رسول خدا و اهل بیت،  وارد ساختن نقد به گفتار و کردار و رفتار معصوم که در حقیقت   زیر سؤال بردن عصمت آن بزرگواران می باشد، دل دشمنان اسلام را شاد می کند.

استاد سطوح عالی و خارج حوزه  افزودند: عصمت معصومین علیهم السلام یک مسأله قرآنی است و آیه تطهیر عصمت آنان را تثبیت کرده است. إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً.

و همچنین در آیه اولی الأمر اطاعت بی قید و شرط پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) را در ردیف اطاعت خداوند متعال شمرده است که فخر رازی از استوانه های علمی سنت اعتراف به دلالت آیه بر عصمت اولی الامر می کند:

وثبت أن کل من أمر الله بطاعته على سبیل الجزم وجب أن یکون معصوما عن الخطأ، فثبت قطعا أن أولی الأمر المذکور فی هذه الآیة لا بد وأن یکون معصوما.

بنابراین ثابت شد که فرمان خدا به اطاعت از أولو الامر حتمى و قطعى است و نیز ثابت شد که هر کس خداوند پیروى و اطاعتش را واجب بداند باید معصوم از خطا و اشتباه باشد وقتى این چنین بود اولى الامر در این آیه به ناچار و قطعا باید معصوم باشند.

الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی (متوفاى604هـ)، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، ج10، ص116، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م.

مخالفت با سنت صحیح

گذشته آنکه ده ها روایت از رسول اکرم (ص) در کتب شیعه و سنی مبنی بر عصمت اهل (ع) وارد شده که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می کنم:

حدیث ثقلین که پیامبر اکرم (ص) فرمود:  انی قد تَرَکْتُ فِیکُمْ ما ان أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بعدی الثَّقَلَیْنِ... کِتَابُ اللَّهِ... وعترتی أَهْلُ بیتی الا وانهما لَنْ یَفْتَرِقَا حتى یَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ.

من بعد از خودم در میان شما دو چیز گرانبها مى‌گذارم که اگر به آن‌ها تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد ... کتاب خدا و عترت و اهل بیت من . آگاه باشید که این دو از یکدیگر جدا نمى‌شوند تا در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند.

الشیبانی،  ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج3،‌ ص59، ح11578، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.

ابن کثیر دمشقى سلفى شاگرد ابن تیمیه  اعتراف به صحت حدیث ثقلین نموده واز ذهبی نیز صحت آن را نقل می کند:

وقد ثبت فی الصحیح (م 2408) أن رسول الله(ص) قال فی خطبة بغدیر خم إن تارک فیکم الثقلینکتاب الله وعترتی وإنهما لم یفترقا حتى یردا علی الحوض.

ابن کثیر الدمشقی، إسماعیل بن عمر ابوالفداء القرشی (متوفای774هـ)، تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص404، ناشر: دار الفکر - بیروت – 1401هـ.

قال شیخنا أبو عبد اللّه الذهبی: وهذا حدیث صحیح.

ابن کثیر الدمشقی، إسماعیل بن عمر القرشی أبو الفداء، البدایة والنهایة، ج5، ص209، ناشر: مکتبة المعارف – بیروت.

استاذ توفیق أبو علم المصری سخن زیبایی در توضیح حدیث ثقلین دارد:

إن النبی (صلى الله علیه وآله وسلم) قرنهم بکتاب الله العزیز، الذی (لا یأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه) فلا یفترق أحدهما عن الآخر.

ومن الطبیعی أن صدور أیة مخالفة لأحکام الدین تعد افتراقا عن الکتاب العزیز، وقد صرح النبی (صلى الله علیه وآله وسلم) بعدم افتراقهما حتى یردا على الحوض. فدلالته على العصمة ظاهرة جلیة...

إلی  أن قال:  ولو کان الخطأ یقع منهم، لما صح الأمر بالتمسک بهم. الذی هو جعل أقوالهم وأفعالهم حجة. وأن المتمسک بهم لا یضل کما لا یضل المتمسک بالقرآن، ولو وقع منهم الذنب أو الخطأ لکان المتمسک بهم یضل.

وی می افزاید: «رسول خدا|، در این احادیث، اهل‏ بیت خود را با کتاب خدا مقارن ذکر کرده و رعایت آن دو را یکسان توصیه و سفارش فرموده و از سوی دیگر، برحسب آیه شریفه «لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه...» یعنی: باطل را از هیچ سو، مجال ورود به حریم قرآن و نزدیک شدن به آن نیست و نیز بفرموده پیامبر، قرآن و اهل ‏بیت را از یکدیگر، جدایی نخواهد بود

طبیعی است که هرگونه مخالفت اهل بیت (ع) با احکام دینی، موجب جدایی از کتاب خداست،

و قطعا پیامبر اکرم (ص) با صراحت فرموده که این دو از یکدیگر جدا نمی شوند و این دلیل ظاهر و روشن بر عصمت اهل بیت است

إلی  أن قال:  ولو کان الخطأ یقع منهم، لما صح الأمر بالتمسک بهم. الذی هو جعل أقوالهم وأفعالهم حجة. وأن المتمسک بهم لا یضل کما لا یضل المتمسک بالقرآن، ولو وقع منهم الذنب أو الخطأ لکان المتمسک بهم یضل.

تا آن جا که گفته: اگر خطایی از صادر شود نمی شود به آنان تمسک نمود و گفتار آنان را حجت شرعی قرار داد. و قطعا کسی به آنان  تمسک کند؛ گمراه نخواهد شد همانگونه که تمسک کننده به قرآن گمراه نمی شود پس اگر چنان که گناهی و یا خطایی از اهل بیت سر بزند، کسی که به آنان تمسک می کند گمراه خواهد شد.

وأنهم لن یفارقوا القرآن ولن یفارقهم مدة عمر الدنیا، ولو أخطأوا أو أذنبوا لفارقوا القرآن وفارقهم.

پس قطعا اهل ‏بیت از قرآن و قرآن از اهل بیت تا آخر عمر دنیا از یکدیگر جدا نخواهند شد و اگر چنان که خطایی از آنان سر بزند  و یا گنایی مرتکب شوند از قرآن جدا شده و قرآن نیز از آنان جدا می شود. و در نتیجه گفتار پیامبر اعظم  در حق آنان صدق نخواهد کرد.

رسول اکرم (ص)  اهل بیت (ع) را عدل قرآن قرار داده به این معنا همانگونه که قرآن معصوم و جاودانه است همچنین اهل بیت (ع) معصوم و جاودانه است و گرنه خلاف سخن حضرت لازم می آید!

مخالف سخنان صریح و صحیح ائمه معصومین (ع)

در روایت صحیح از حضرت امیر (ع) هست که فرمود:

إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى طَهَّرَنَا وَعَصَمَنَا وَجَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَحُجَّتَهُ فِی أَرْضِهِ وَجَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وَجَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَلَا یُفَارِقُنَا.

به درستى که خداى تبارک و تعالى‏ ما را پاکیزه و معصوم گردانید، و ما را گواه بر خلق خود و حجت در زمین قرار داد، ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داد، نه ما از قرآن جدا شویم و نه او از ما جدا مى‌شود.

الکلینی الرازی، أبو جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الکافی، ج1 ص191، ناشر: اسلامیه‏، تهران‏، الطبعة الثانیة،1362 هـ.ش؛

رئیس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج) افزودند: در روایتی که امام رضا (ع)  از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده که فرمود اگر کسی می خواهد فردای قیامت اهل نجات باشد، باید ولایت علی و فرزندان آن را قبول کند که آنان از هر گناه و خطا معصوم هستند فَلْیَتَوَلَّ عَلِیّاً وَالْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ... وَهُمُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَخَطِیئَةٍ.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفاى381هـ)، عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص57، تحقیق: الشیخ حسین الأعلمی، ناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات ـ بیروت، 1404هـ ـ 1984م؛

در روایت دیگر حضرت فرمود: أَنَا وَعَلِیٌّ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ وَتِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُون‏.

من،‌ على، حسین، حسین و 9 نفر از فرزندان حسین، پاک و معصوم هستیم.

کمال الدین و تمام النعمة، ص280، تحقیق: علی اکبر الغفاری، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامی ( التابعة ) لجماعة المدرسین ـ قم، 1405هـ؛

در روایتی صحیح  از حضرت امیر (ع) هست که فرمود: وَإِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ صلی الله علیه وآله لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا یَأْمُرُ بِمَعْصِیَتِهِ وَإِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِی الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا یَأْمُرُونَ بِمَعْصِیَتِهِ.

خداوند متعال  به اطاعت پیامبر اکرم (ص)  و اولی الامر دستور داده، چون آنان معصوم هستند و هر گز امر به گناه نمی کنند.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفاى381هـ)، الخصال، ص139، تحقیق: علی أکبر الغفاری، ناشر: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة ـ قم، 1403هـ ـ 1362ش؛

هم چنین در روایت صحیح از امام صادق (ع) آمده که فرمود:

فَالْإِمَامُ هُوَ الْمُنْتَجَبُ الْمُرْتَضَى... لَمْ یَزَلْ مَرْعِیّاً بِعَیْنِ اللَّهِ ... مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ مَصُوناً عَنِ الْفَوَاحِشِ کُلِّهَا

امام همانا مورد انتخاب و رضایت خداوند متعال است و از هر لغزش معصوم و از هر زشتی مصون هستند.

غضب رسول اکرم (ص) به منتقد از او

روایتی که رئیس جمهور محتر اشاره فرمودند:  وقتی پیغمبر یک صحبتی می کرد طرف بلند می شد روبروی پیغمبر و می گفت : أ من الله ام منک؟ اگر می گفت «مِنِّی» از طرف من است، انتقاد می کردند و می گفت من قبول ندارم نقد می کرد.

ما این چنین عبارتی در منابع تاریخی و روایی ندیدیم جز یک مورد و آن هم با غضب شدید رسول اکرم (ص) و نزول عذاب دردناک الهی توام بود.

بنا به نقل قرطبی از استوانه های علمی تفسیری اهل سنت در تفسیر آیه شریفه «سأل سائل بعذاب واقع» نقل می کند که نعمان بن حارث بعد از نصب علی (ع) در غدیر خم برای ولایت، خدمت پیامبر اکرم آمد و گفت:  أفهذا شئ منک أم من الله؟! نصب علی  (ع) برای ولایت از طرف خودت و یا از ناحیه خدا بوده؟

حضرت پاسخ داد : (والله الذی لا إله إلا هو ما هو إلا من الله) قسم به خدای بی همتا این  از ناحیه خدا بوده.

بنا به نقل سبط ابن جوزی از علماء اهل سنت و نقل علامه حلی از علماء‌ شیعه در برابر سخنان حارث بن نعمان، چشمان رسول اکرم (ص) از خشم سرخ گردید «وقد احمرّت عیناه» و سه مرتبه به خدای بی همتا سوگند یاد نمود که این از طرف خدا بوده است

سبط بن جوزى ، تذکرة الخواص  ج 1 ص 37.

علی بن یوسف المطهر الحلی، العدد القویة  ص 185

آنگاه حارث بن نعمان برگشت و گفت خدایا اگر سخنان محمد حق است سنگی و یا عذابی از آسمان بر ما نازل بگردان! حارث هنوز به نزد شترش نرسیده بود که سنگنی بر سر او اصابت کرد و از پایین او در آمد و کشته شد پس از آن بود که آیه شریفه {سأل سائل بعذاب واقع} نازل گردید.

قرطبی متوفای 671، تفسیر القرطبی  ج 18 ص 278، نشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت – لبنان تحقیق: أحمد عبد العلیم البردونی-  1405 - 1985 م

تسلیم صحابه در برابر سخنان پیامبر (ص)

بر خلاف آن چه که جناب آقای روحانی به صحابه نسبت دادند طبق شواهد قطعی صحابه در برابر سخنان حضرت حتی در مسائل مربوط به غیر وحی تسلیم محض بودند.

نووی مشهور به فقیه الامه نقل می کند که رسول اکرم (ص)  از یک عربی اسبی خریداری نمود ولی آن عرب انکار و  از حضرت شاهد طلب کرد در میان صحابه خزیمه بن ثابت گفت من  شهادت می دهم! حضرت فرمود «لم تشهد ولم تحضر»تو که ناظر معامله نبودی چگونه شهادت می دهی؟ خزیمه پاسخ داد : «نصدقک على أخبار السماء ولا نصدقک على أخبار الأرض؟» ما شما را نسبت به اخبار آسمانی تصدیق نموده و شهادت به صداقت شما می دهیم،‌ چرا به اخبار زمینی شهادت ندهیم!‌

آنگاه رسول اکرم (ص)  خزیمه را  ذو الشهادتین نامید یعنی یک شهادت او جایگزین دو شهادت

نووی متوفای 676، المجموع  ج 20 ص 223، نشر: دار الفکر – بیروت – لبنان.

بنا به نقل طبرانی و دیگر محدثان اهل سنت هنگامی که رسول اکرم (ص) به خزیمه فرمود تو که شاهد نبودی پس چگونه شهادت می دهی؟ خزیمه پاسخ داد:  «صدقتک بما جئت به وعلمت أنک لا تقول الا حقا»  یا رسول الله ما تو را نسبت به شریعتی که از طرف خدا برای ما آورده اید تصدیق کردیم و می دانیم شما جز حق سخن بر زبان نمی رانی.  آنگاه حضرت فرمود: «من شهد له خزیمة أو شهد علیه فحسبه» خزیمه نسبت به نفع و یا ضرر هر کس شهادت بدهد کافی است

هیثمی بعد از نقل روایت می نویسد «رواه الطبرانی ورجاله کلهم ثقات» . طبرانی این روایت را نقل کرده و تمام روات آن ثقه و قابل اعتماد هستند.

طبرانی متوفای 360 ، المعجم الکبیر  ج 4 ص 87، نشر : دار إحیاء التراث العربی – بیروت – لبنان.

هیثمی متوفای 807 ، مجمع الزوائد  ج 9 - ص 320 ، نشر: دار الکتب العلمیة بیروت - لبنان.

مخالفت  با آراء و فتاوای علماء بزرگ اهل سنت

سخنان جناب آقای روحانی رئیس محترم جمهوری اسلامی نه تنها مخالف قرآن و سنت و سخنان اهل بیت (ع) است بلکه مخالف با سخنان علماء بزرگ اهل سنت که بر خاسته از کتاب و سنت می باشد.

ابن حجر عسقلانی از استوانه های علمی اهل سنت در شرح حدیث قرطاس و نسبت هذیان به رسول اکرم (ص) می نویسد:

ووقوع ذلک من النبی صلى الله علیه وسلم مستحیل لأنه معصوم فی صحته ومرضه، لقوله تعالى {وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى} ولقوله صلى الله علیه وسلم إنی لا أقول فی الغضب والرضا إلا حقاً.

نسبت هذیان به پیامبر اعظم محال است؛‌ زیرا حضرت در حال صحت و مریضی معصوم هستند به دلیل آیه شریفه {وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى} حضرت از روی هوای نفس سخن نمی گوید بلکه تمام گفته های حضرت برگرفت از وحی است و همچنین حضرت فرمودند من در حال خشم و رضا جز حق سخن نمی گویم.

فتح الباری ج8  ص 133 ،‌ نشر : دار المعرفة - بیروت..

همین تعبیر را بدر الدین عینی در  شرح صحیح بخاری مطرح می کنند.

عمدة القاری  ج 18 ص 62 ، نشر : دار إحیاء التراث العربی...

مهم تر از همه طبق روایاتی که اهل سنت با سند معتبر نقل کرده اند، رسول اکرم در حال شوخی و مزاح نیز، جز حق سخن نمی گوید:

أحمد بن حنبل از أبو هُرَیْرَةَ نقل می کند که پیامبر اعظم فرمود: انی لاَ أَقُولُ إِلاَّ حَقًّا قال بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَإِنَّکَ تُدَاعِبُنَا یا رَسُولَ اللَّهِ فقال إنی لاَ أَقُولُ إِلاَّ حَقًّا.

من جز حق سخن نمی گویم. برخی از صحابه گفتند: ای پیامبر خدا شما با مزاح و شوخی هم می کنی! حضرت فرمود در حال شوخی هم جز حق سخن نمی گویم.

محقق کتاب می نویسد:‌ «إسناده قوی» سند این روایت قوی است.

مسند الإمام أحمد بن حنبل ج 11 ص 185،‌ نشر : مؤسسة الرسالة  تحقیق : المحقق : شعیب الأرنؤوط عادل مرشد ، وآخرون..   .

ترمذی هم در کتاب خود که از صحاح سته اهل سنت به شمار می رود این روایت را نقل و سپس گفته «حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ» این حدیث حسن و صحیح است

سنن الترمذی  ج 4   ص 357، نشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت  تحقیق : أحمد محمد شاکر وآخرون... .

با کانال تلگرامی «یا مهدی تی وی» همراه شوید